.:: دانلود کتب شیعی ::.

.:: دانلود کتب شیعی ::.

پایگاه دریافت کتب و فایل های شیعه
.:: دانلود کتب شیعی ::.

.:: دانلود کتب شیعی ::.

پایگاه دریافت کتب و فایل های شیعه

دانلود3فایل صوتی ارزشمند با موضوع دانستنیهای نکاح از استاد صمدی


به نام پیوند دهنده قلب ها

یا ایها العروس و الداماد الدم بختیه...؟!! (خنده)
التوجه ... التوجه...


تمام ذوق عربیمون رو به کار بستیم شد این یه جمله! (خنده)
از اونجایی که حدود 90 درصد دوستانی که اینجا و اونجا و همه جا دیده میشن، از دوستان دم بختی هستن و یحتمل بخت بعضی هاشون هم داره باز میشه و خودشون هم باخبرند و گاها بی خبر؟!!
خطاب به دوستان بیخبرش:
(بیچاره! مادر محترم برات نقشه کشیده، خودت حالیت نیست دیگه!(خنده))
خلاصه از ما گفتن بود، العاقل یکفی فی الاشاره!
- دلم میخواست یه مقدار طنزش رو بیشتر کنم اما خوب دیگه...-
البته به غیر یه نفر که اونم خودم هستم و تازه دارم میرم توی نه سال و نیم؟!!
الانم قاچاقی اینجا هستم...(خنده)
{یاد یکی از بچه ها افتادم! حدود 30 سالش شده بود بهش می گفتن فلانی بجم دیگه! میگفت بابا من هنوز 17 سالمه!}

بریم سر اصل مطلب...
جدیدا سه تا فایل صوتی که بحثی هست پیرامون همین مقوله بسیار مهم اونهم برگرفته از متن روایات شیعی و اونهم توسط دانشمند بزرگواری چون "استاد صمدی" از شاگردان برجسته علامه حسن زاده آملی.
(نمیدونم استاد صمدی رو میشناسید یا نه. اما خوب چند تا فایل که ازشون گوش بدید آشنا میشید.)
قسمت برجسته این سه تراک گران بهای صوتی، روایتی است که پیامبر عزیزمون(صلی الله علیه و آله)  در شب ازدواج فخر زنان دوعالم خانم حضرت زهرا (سلام الله علیها) و حضرت امیرالمومنین علی (علیه السلام) به داماد بزرگوارشون می فرمایند.
به قول استاد صمدی چون آقاجان این موارد رو به داماد عزیزشان حضرت امیر (علیه السلام) فرمودند، ما هم جرات می کنیم بیان می کنیم.
منم با در نظر گرفتن همین نکته این فایل رو اینجا گذاشتم.

پ.ن: برام خیلی جالبه! خیلی از مشکلاتی که پیش میاد و پدر مادرها نمیدونن از کجا دارن میخورن! و خدا رو مقصر میدونن. خبر ندارن که مشکلاتی مثل نابینایی، لوچی چشم، شرور شدن، آدم کش شدن، دوجنسی شدن، لال شدن، خال دار شدن چهره و موارد دیگه ای که فرزند دچار میشه در واقع مقصر اصلی خودشون هستن و لاغیر.
حالا برعکس اگر میخواهید فرزندان دارای صفات نیکی چون حافظ قرآن و راضی به قسمت خدا، بوی دهان خوش، عالم شدن، حاکمی از حکما شدن، بافهم شدن، سخنور و گویا شدن، معروف و مشهور و دانشمند شدن، از ابدال شدن،  و ... داشته باشن، این فایل ها رو از دست ندید. 

پ.ن1: بحث های ارزشمند دیگری هم در این سه فایل موجود هستش که من تنها به این مورد اشاره کردم.

پ.ن2: قابل توجه دوستان منتظر و بزرگوار...
بخشی از فایل سوم در مورد آیات
مرج البحرین یلتقیان* بینهما برزخ لایبغیان * یخرج منهما اللولو و المرجان (الرحمن 19- 20 – 22)
(دو دریای مختلف در کنار هم قرار داد، در حالیکه با هم تماس دارند.(19)
در میان آن دو برزخی است که یکی بر دیگری غلبه نمی کند.(20)
از آن دو، لؤلؤ و مرجان خارج می ‏شود.(22) )
بحث می کند. اما صادق (علیه السلام) میفرماید:
(قریب به این مضامین)
این دو دریا حضرت علی و فاطمه (علیهم السلام) هستند که با هم ازدواج کردند و حضرت محمد(صلی الله علیه و آله) بین این دو برزخ است و این دو به هم ستم نکردند و نتیجه دو صاحب عصمت لوءلوء و مرجان شد.
امام صادق(علیه السلام) می فرمایند: لوءلوء حسن و مرجان حسین است.

حالا اگر رابطه زن و مرد به برزخیت پیامبر(صلی الله علیه و آله) باشد و احکام و دستورات الهی بین زن و مرد فاصله شود، این یعنی، یکی از بطون معانی فرج حضرت بقیه الله (عجل الله تعالی فرجه  الشریف) . (در فایل خیلی کامل تره و خیلی خوب توضیح داده شده)

پ.ن3: دوستان همون طور که میدونید، برزخ، حد فاصل بین دو شی رو میگن و دو نوع برزخ داریم یکی نورانی و دیگری ظلمانی.

پ.ن4: ودر آخر:
رفقا این فایل ها رو از دست ندید که دیگه حجت برمون تموم شد و اگر خدای نکره فردا روزی مشکلی پیش بیاد، دیگه جایی برای بهونه آوردن و فرد دیگه ای رو مقصر کردن نمی مونه.

پ.ن5: و در آخر آخر!:
من شروع کردم از رفقا هر دم بختی، بخت باز شده ای، نمی دونم بدبخت شده ای!(اینجا ایهام داره! (خنده)) رو که می بینم، اینا رو بهش میدم و تا الان که خدمت شما هستم، این فایلا رو به چندتایی دادم. انشاالله شما هم بعد از استفاده به دیگران هم ارائه کنید.

پ.ن6: و در آخر آخر آخر(خنده)
دوستان می بخشید کمتر خدمت میرسیم. دعا بفرمایید.

پ.ن7: و در آخر آخر آخرآخر...
هیچی بابا، نزنیدم! این یکی شوخی بود، ناراحت نشین!
دیگه رفتم(خنده)...



جهت دانلود بر روی لینک زیر کلیک بفرمایید.


لینک مستقیم:

نکـــــاح 1

نکـــــاح 2

نکـــــاح 3



لینک غیرمستقیم1:

نکـــــاح 1

نکـــــاح 2

نکـــــاح 3



لینک غیرمستقیم2:

نکـــــاح 1

نکـــــاح 2

نکـــــاح 3




لینک های مرتبط:

۱) دانلود کتاب « تؤبه » تالیف علامه حسن زاده آملی

۲) دانلود کلیپ تصویری نماز علامه حسن زاده آملی( حفظه الله)

۳) دانلود کتاب  "شرح دفتر دل" علامه حسن زاده آملى

۴) دانلود کتاب "قرآن هرگز تحریف نشده" تالیف علامه حسن زاده آملی




جهت تعجیل در فرج:

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

نظرات 14 + ارسال نظر
د جمعه 11 تیر 1389 ساعت 22:00

سلام.

خدمت رسیدم عرض کنم؛
این عبارتتون : «قابل توجه دوستان منتظر، مخصوصا "د"...»
خیلی درست به نظر نمیرسه... منتظر کسیه که بدون امام زندگی بهش سخت میگذره؛ منتظر کسیه که شب و روز فکر میکنه به اینکه چطور قلب امام زمانش را شاد کنه؛ دلسردی و خستگی برای یه منتظر معنایی نداره... منتظر کسیه که شادی او گره خورده به شادی امامش؛ سختی که برای کسب رضای امام باشه براش شیرینه! نه اینکه دنیا را با آسایشش بخواد... یا به قول همون فایلی که از آقای دولابی گذاشته بودید منتظر که گناه نمیکنه......
منتظر کسیه که وقتی میفهمه دعای عهد خوندن توی سرنوشتش موثره دیگه هرگز ترکش نمیکنه... منتظر کسیه که حالات حقیقی انتظار را برای فرج و برپایی حکومت امامش داره....

منتظر زندگی اش را یه طور دیگه تعریف میکنه.... نه اینطوری نه با این همه در به دری و از این شاخه به اون شاخه رفتن و ....

ادعا! اونم این همه که از کسی منتظر نمیسازه!


ممنون از فایل ها...!

سلااام...

اولش که کامنتتون رو خوندم نزدیک به سکته زدن بودم!(خنده)
حسابی ما رو بستید به توپ!
بابا گردن ما از مو هم باریک تره!
منظور من از این صفاتی که گاها مییارم به طور مطلق و تمام و کمال نیست! خوب انسانیم و ممکن الخطا و گاها دچار غفلت میشیم اما زودی پشیمونی وجودمون رو میگیره و برمیگردیم و خدا هم با آغوش باز قبولمون میکنه...
به نظر من انتظار هم مثل ایمان و تقوا و ...درجه داره! خیلی هستند که اصلا اعتقادی به مهدویت ندارن. خیلی فقط شنیدن. خیلی ها اصلا براشون فرق نمی کنه که امامی ظهور کنه یا نه و خیلی ها هم اصلا فراموش کردن! طرف مقابل بعضی ها هم فی الحال هستند که بدون امامشون و عنایات ایشون اصلا نمیتونن زندگی کنن! خیلی از ما هم به یاد آقامون هستیم بعضی مواقع هم گرفتار دنیا و مافی هاش میشیم و فراموش کی کنیم. اما خوب تا متوجه میشیم دوباره توجهی به آقا می کنیم و... مهم اینه که به این دوتا سنگ و چوب و فلز دنیا دلبسته نشیم و گر نه طبعا برای تامین زندگی باید رو کنیم به دنیا اما اونایی که حواسشون هست میدونن که نباید دل بست! اما یادمونم هست که "الدنیا مزرعه الاخره" دنیا وسیله هست! از وسیله هم باید استفاده کرد اما دل نبست و غرق در وسیله نشد.
خوب فرق دید مومن و بقیه توی همین باید باشه!
این رو هم باید توجه کنیم که از هر کسی به اندازه استعداد و تواناییش میخوان! اون چیزی که از یه عالم میخوان از من نمی خوان.

با بعضی از جملاتتون موافق نیستم.
مثلا این قسمت که میگید: " نه اینکه دنیا را با آسایشش بخواد "
نمیدونم منظورتون اینه که مومن نباید از آسایش دنیا و نعمت های دنیا استفاده کنه؟! اگه منظور همینه من حرفتون رو قبول ندارم.
ما حتی داریم که بزرگ کردن منزل و بهتر کردن ماشین برای آسایش مستحب هستش. فقط باید حواسمون باشه که همون طور که گفتم نباید به این چیزا دل بست و از اصل غافل شد.(این رو یکی از بزرگان اشاره می کرد.) دنیا وسیله هست برای رسیدن و ساختن آخرت ...
مثلا این روایت رو از پیامبر عزیزمون شنیدید که:
"الدنیا سجن المؤمن و جنة الکافر"
اگر خودمون و با عقل خودمون بخواهیم ازین روایت برداشت کنیم چه برداشتی از آب در می یاد؟!احتمال زیاد اینکه مومن باید توی این دنیا فقیر و بدبخت باشه!!! اما این برداشت غلطه!
اما ببینیم امام حسن(علیه السلام) چطور این روایت رو تفسیر می کنن:

========
روزىامام حسن مجتبى علیه السلام پس از شستشو، لباسهاى نو و پاکیزه اى پوشید و عطر زد. در کمال عظمت و وقار از منزل خارج شد. به طورى که سیماى جذابش هر بیننده را به خود متوجه مى ساخت ، در حالى که گروهى از یاران و غلامان آن حضرت در اطرافش بودند. از کوچه هاى مدینه مى گذشت ، ناگاه با پیرمرد یهودى که فقر او را از پاى در آورده و پوست به استخوانش چسبیده ، تابش خورشید چهره اش را سوزانده بود. مشک آبى به دوش داشت و ناتوانى اجازه راه رفتن به او نمى داد، فقر و نیازمندى شربت مرگ را در گامش گوارا نموده بود، حالش هر بیننده را دگرگون مى ساخت ، حضرت را در آن جلال و جمال که دید گفت :
خواهش مى کنم لحظه اى بایست و سخنم را بشنو!
امام علیه السلام ایستاد.
یهودى : یابن رسول الله ! انصاف بده !
امام : در چه چیز؟
یهود: جدت رسول خدا مى فرماید:
دنیا زندان مؤمن و بهشت کافر است .
اکنون مى بینم که دنیا براى شما که در ناز و نعمت به سر مى برى ، بهشت است و براى من که در عذاب و شکنجه زندگى مى کنم ، جهنم است .
و حال آن که تو مؤمن و من کافر هستم .
امام فرمود:
اى پیرمرد! اگر پرده از مقابل چشمانت برداشته شود و ببینى خداوند در بهشت چه نعمتهایى براى من و براى همه مؤمنان آفریده ، مى فهمى که دنیا با این همه خوشى و آسایش براى من زندان است ، و نیز اگر ببینى خداوند چه عذاب و شکنجه هایى براى تو و براى تمام کافران مهیّا کرده ، تصدیق مى کنى که دنیا با این همه فقر و پریشانى برایت بهشت وسیع است . پس این است معناى سخن پیامبر صلى الله علیه و آله که فرمود:
دنیا زندان مؤمن و بهشت کافر است .

برگرفته از کتاب داستانهای بحار
========

یا این قسمتی که گفتید: "منتظر که گناه نمیکنه..."

آقای دولابی فرمودند که:
"دوست اهل بیت(علیهم السلام) گناه رو دوست نداره، نه اینکه گناه انجام نمیده."
اتفاقا توی روایت داریم که گناه ازش سر میزنه!! اما گناه رو دوست نداره.
این حرف اشتباهی هست که بعضی ها میزنن.
گناه رو دوست نداره اما توی فشار خواهشهای نفسانی قرار میگیره
و ازش سر میزنه و یه مقدار که خواهش فروکش میکنه پشیمون میشه.

بذارید یه جریانی رو از یکی از ائمه بازگو کنم.(داستان رو نقل به مضمون میگم)
صحبت توبه بدون بازگشت بوده، یکی از اصحاب میگه آقا ما تصمیم می گیریم که دیگه گناه نکنیم و توبه می کنیم اما دوباره ازمون سر میزنه. آقا می فرمایند : روال کار همینه و خواستن که این طوری باشید. تصمیم قطع به برنشگتن به گناه بگیرید. هر چند که شاید دوباره ازتون سر بزنه.

من حدس میزنم اون فایل رو کامل یا با دقت گوش ندادید ازتون میخوام لطفا یه بار دیگه گوش بدیدش.
این جور بحثا رو به طور کامل و با دقت دنبال کنید.
++++++++++++++++++++++
این جملتون من رو یاد یه داستانی انداخت.
"منتظر کسیه که وقتی میفهمه دعای عهد خوندن توی سرنوشتش موثره دیگه هرگز ترکش نمیکنه"
یه جمع سه نفره بود یه بزرگواری که چند قدمی باهاشون بودیم یه جمله عجیبی گفت، که یادم نمیره!
میگفت: "گاهی خدا میذاره بنده اش نماز صبحش قضا بشه که یه وقت دچار عجب نشه"
چون یه مقدار مناسبت داشت با این جملتون گفتم. وگرنه مثل خیلی از چیزایی که گفتم از درکش عاجزم.
-------
راستی ببخشید این طور صحبت کردم، امیدوارم ناراحت نشده باشید.
اول روی صحبتم با خودم بود و بعد دوستان.
انشاالله خدا کمک کنه که به دونسته هام عامل باشم وگر نه ....

راستی ازتون معذرت میخوام گویا با اون جمله توی پست باعث ناراحتیتون شدم. الان که فکر می کنم میبینم کارم درست نبود!
با اجازتون الان حذفش می کنم.
میخوام یه چیزی بگم میترسم بازم ناراحت بشید.
میگفت که: مومن رو میخوای بکشی جلوش ازش تعریف کن!!


در پایان این دوتا حدیث رو هم بخونید.

عـبـدالرحـمـن بـن حـجـاج گـویـد: خـدمـت امـام صـادق (ع ) سـخـن از بـلا و آنـچـه خـداى عـزوجـل مـؤ مـن را بـآن مـخـصـوص مـیـدارد بـمـیـان آمـد، حضرت فرمود: از رسولخدا (ص ) پرسیدند: در دنیا بلاى کدام کس سخت تر است ؟ فرمود: پیغمبران ، سپس هر که به آنها شـبـیـه تـر است بترتیب و بعد از آن مؤ من باندازه ایمان و نیکى کردارش گرفتار شود، پـس هـر کـه ایـمانش ‍ درست و کردارش نیکو باشد گرفتاریش سخت است و هر که ایمانش سست و عملش ضعیف باشد گرفتاریش ‍ اندکست.
اصول کافى ج : 3 ص : 351 روایة :2


رسـولخدا (ص ) فرمود: حکایت مؤ من حکایت ساقه گیاهى است که باد او را باین سو و آن سـو کـج مـیـکـنـد، مـؤ مـن را هـم دردها و بیماریها کج میکند و حکایت منافق ، حکایت عصاى آهنین راستى است که آسیبى بآن نرسد تا مرگش فرا رسد و او را بشکند.
اصول کافى ج : 3 ص : 356 روایة :25

امین جمعه 11 تیر 1389 ساعت 22:28 http://elahi-gahi-negahi.blogsky.com/

سلام یر سید بزرگوار!
آقای صمدی بسیار انسان فرهیخته و بزرگواری هستند، یه جورایی همه فن حریفند ! توی خیلی از رشته‌ها دستی دارند،مثلاً برای من جالب بود که یک جلسه درباره نجوم توی مسجد قلهک صحبت می‌کردند.

راستی سید شماره موبایلت رو برام میل کن، این ژنرال وطن دوست رو پیدا کنمش (ایرانه ولی هنوز رو نکرده کجاست!)یه قرار میذاریم برسیم خدمت آقای حیدری عزیز.حله؟
aminnajibi@gmail.com

و علیکم السلام....
بزرگوارم خودتی ها!!(خنده)
هرچی لایق خودته به ما به تیکه میگی!(خنده)

پس استاد رو می شناسی! خیلی خوشحال شدم.
راست میگی از نظر علمی بسیار قوی هستند.
به این جور آدما خیلی احتیاج داریم.
شاگرد باید نشونی از استاد خودش داشته باشه دیگه.

امرتون انجام شد...

د شنبه 12 تیر 1389 ساعت 18:50

سلام

شرمنده.
قرار بود یه تیکه مسالمت آمیز هم ته کامنت بنویسم که شما تقصیری ندارید؛ هر کس دیگه ای بود با این همه ادعا اونم توی جایی مثل وبلاگ اینطور برداشت میکرد...
و تشکر بابت به تصویر کسیدن قسمت زیبایی از فزجی که منتظران حقیقی انتظارش را میکشند...
که گویا خیلی از خودم شاکی بودم و الان دیدم که به کلی فراموش کردم.

----

تشکر زیاد بابت پاسخ غیر مختصر و بسیار مفیدتون.

در مورد حرف آقای دولابی حق با شماست. اتفاقاً اون موقع هم متوجه بودم که میگن شیعه گناه میکنه ولی دوست نداره؛ ولی خواستم پباز داغشو زیاد کرده باشم....


و اما آسایش. بله! من معتقدم برای مومن دنیا محل آسایش نیست؛ محل آرامشه... در این حدودی هم که شما فرمودید تناقضی در عقیده ام با حرفاتون ندیدم... هر چند ممکنه نظرم نیاز به اصلاحیه داشته باشه!
آسایش را من راحتی در دنیا تعریف میکنم به این معنی که این راحتی موضوعیت داشته باشه؛ خونه بزرگ و ماشین راحت و امکانات زیاد هم ...

خب ببینید؛ ممکنه کسی همین امروز سوار 206 بشه؛(میگم 206 نه بنز و ....) این پول را هم از راه حلال بدست آورده باشه؛ ولی وقتی با ماشین این طرف اون طرف میره لذت بردن از این ماشین براش زیاد موضوعیت نداره؛ بلکه از این نظر از استفاده میکنه که تمام راه داره فکر ها و ایده هایی را توی ذهنش مرور و منظم و تکمیل میکنه که برای سازندگی مملکت در راه خداست و با نیتی خالصانه؛ یا این وسیله را امکانی میبینه که میتونه سریع تر به مقصد برسه و کارش را تمیز تر انجام بده؛ بازدهی کارش به خاطر دربه در تاکسی ها و اتوبوس ها و کلاً وسایل نقلیه عالی و منظم ما(!!!) نمیشه بیشتر میشه.... در نقطه مقابل ممکنه کسی ماشین داشته باشه و هر روز بشینه توی ماشین به دوری تو خیابونا بزنه... (البته وقتی از یعد کمک به محروم و ... نگاه میکنم باز به مشکل برمیخورم! که خودش کلی تفسیر و اما و اگر داره!)

میتونم روح حرفم را درست منتقل کنم؟ حالت آسایش، آسوده و بی دغدغه و درد بودن و در تلاطم همیشگی نبودن را در تقابل با حالت تلاش و زحمت مداوم و به فکر کار و عمل لحظه به لحظه برای خدا میبینم! که در هر دو حالت هم اتفاقاً امکان بهره گیری از دنیا و ما فیهاش هست ولی به کل فلسفه اش فرق داره!

شما امام را ببینید! چه آرامشی داشتند! در حالی که در اوج آرامش بودند بالاترین دغدغه ها را داشتند؛ در حالت آسودگی نبودند؛ برای تک تک لحظه هاشون برنامه داشتند؛ با همین دعای عهد مانوس بودند؛ برای امثال من حتی یه کار ساده ولی بلند مدت کردن هم سخت به نظر میرسه... ملتی را هم با خودشون همراه کردن....


----

"گاهی خدا میذاره بنده اش نماز صبحش غذا بشه که یه وقت دچار عجب نشه"


ممنون. جدای از صحت و سقمش بسیار به جا بود.


---
مومن رو میخوای بکشی جلوش ازش تعریف کن!!

ای بابا! ای بابا....

مومن...

ناراحت نمیشه گفت؛ حالتی شبیه افسوس، غبطه خوردن و از همه بدتر شاکی شدن از اینکه گاهی آدم میتونه اونقدر بد رفتار کنه که ... لا اله الا الله!

مومن اون کسیه که خدا توی قرآنش بهش میگه:

قد افلح المومنون

توضیح نمیدم که قطعاً بهتر از من میدونید که چه جنس بشارتی داره!


---

امروز حرفی را شنیدم از آقای پناهیان؛ توی یکی از صحبت هاشون میگفتن اون موقع ها که ما جبهه میرفتیم؛ هنوز خام بودیم و مثل حالا پخته نشده بودیم با بچه ها نهج البلاغه میخوندیم و فکر میکردیم که باید همه را مو به مو انجام بدیم؛ مثل الان به این پختگی نرسیده بودیم که این حرفا برای عمل نیست که؛ برای سخنوریه.....
:دی
(و یعد در مورد روضه خوندن روندی را تعریف میکردند که با حالت متداول امروزی فرق داشت.)

دقیقاً یاد همین کامنت اون بالا افتادم که من چه کردم که.... اینکه حرف برای عمل تا حرف برای سخنوری ...

نمیدونم به این چیزا میگن نشونه؟ اینکه خدا یه طوری میخواد بفهمونه که بسه بابا! چقدر حرف...؟


-----


و اما دو تا حدیث آخرتون!

*همیشه به این نوع احادیث با حال غبطه نگاه میکنم....

کسی که کم کاری میکنه باید در انتظار بدترین عقویت ها باشه؛ نه بشارتی که از رنج میکشه! رنج رنجیه که حضرت علی تحمل میکنند؛
اون رنجبه که در مرتبه پایینتر امام تحمل میکنن و ازش دم نمیزنن؛ چیزی که چمران توصیفش میکنه که من هرگز روحش را در نیافتم...
*جنوب که بودیم راوی بسیار بزرگواری داشتیم؛ میخواستند فضای ما را به فضای شهدا، حقیقت کردارشون و نه قصه هایی که میشنویم و به ظاهرش توجه میکنیم آشنا کنن؛ گفتن من از شما سه تا سوال میپرسم:
-بزرگ ترین رنجی کشیدید تا به حال چی بوده؟
-بزرگترین غمی که دیدید تا به حال چی بوده؟
-بزرگترین کاری که کردید تا به حال چی بوده؟
....
تفسیر نمیکنم که برای من به دنیا معنی و مفهوم داشت این سه سوال در جبهه های جنوب کشور و در تجسم فضایی در تقابل با زندگی خودم!
(و در مورد رابطه دو حدیثتون با این سه سوال...)



سلاااام...
اختیار دارید! چه شرمندگی ای؟!
البته من خیلی خوشحال شدم. دوتا کلام با هم صحبت کردیم!(خنده)
و خوشحال تر از اینکه ناراحتی شما هم رفع شد.
راستی داشتم فکر می کردم یادم آمدم که شما هم از سادات هستید. از این به بعد حواسم رو بیشتر جمع میکنم!!(خنده)
سادات که داغ کنن فقط باید فرار کرد!(خنده)
چون یه مقدار غیر قابل کنترل میشن!!!
فقط نمیدونم فامیل و غیر فامیل سرشون میشه یا نه!
(خنده)
------

میگم خوبه فقط پیاز داغش رو زیاد کردید که اگه نعنا داغ و کشکشم زیاد میشد ازون آشای یه وجب روغن روش میشد که بدا به حال خورندش....(خنده)
اما ازین پیاز داغا دیگه اضافه نکنید که کل روایت کن فیکون شد!!!(خنده)

--------

ببینید حضرت علی (علیه السلام) میفرمایند:
حق و باطل رو بشناس اهلش رو هم میشناسید.

من فوق العاده این روایت رو دوست دارم!
شما اگه حق و باطل رو بشناسید دیگه فریب ظواهر آدم و لباسشون و ریش داشتن یا نداشتنشون و ... رو نمی خورید! چرا چون معیاری دارید که نمیشه این معیار رو دور زد و اصطلاحا پیچوند.
حالا باید یه معیار برای موضوع مورد بحث پیدا کنیم تا دیگه حقیقت رو از لابلای حجابهای و حرفهای رنگارنگ پیدا کنیم.
مثلا در مورد دنیا اولا شرع برامون یه سری خط قرمزهایی بنام حرام و حلال معین کرده و دوما همون چیزی که صحبت کردیم ملاک اینه که دنیا و مافیهاش مشغولمون نکنه و دچار غفلت نشیم و از اصل هدفمون دور نشیم و گمش نکنیم.
به نظرم باید با این معیارها مقایسه کنیم.
فکر میکنم مدل ماشین و مساحت خونه معیار خوبی برای دل بستگی یا دل نبستن نباشه!
همون فرد 206 که گفتید به نظرتون با یه همچین نیت که این آقا داره و این معیاری که صحبت کردیم دیگه برای این آقا اهمیتی داره که سوار چه نوع ماشینی شده؟
وقتی قرار شد دلنبست خوب دیگه نه به ژیان باید دل بست نه به بنز. فقط ازین ابزرار استفاده می کنیم برای رسیدن به همون نیت .
فقط اینجا سرعت و کیفیت رسیدن به هدف بهتر میشه.

------
من گاها این مصرع رو به خودم میگم...
کار نیکان را قیاس از خود مگیر

قصد بی احترامی ندارم یه وقت...
گفتم که مخاطب خودمم.
ببینید اونا سالها زحمت کشیدن و تلاش کردن تا به این کرامات رسیدن. حالا من که تازه میخوام حرکت کنم یا توی مسیرم نباید خودم رو با اون بزرگوار که کامل شده مقایسه کنم!
خوبه که گاها به پایین دست خودت هم یه نگاهی بندازی. انسان یه مقدار شکرگذار میشه.
------
به نظرم من خیلی نباید خودتون رو اذیت کنید!
همون چارچوبی رو که شرع برامون مشخص کرده انجام بدیم انشالله بقیه اش هم اگه صلاح بدونن میرسه.
آقای بهجت میفرمود:
اون چیزی رو که مدونید بهش عمل کنید.

این بزرگان اول چیزی که بودن این بود که عبد بودن! بنده خدا بودن. عبودیت رو درک کرده بودند....

از آقای پناهیان گفتید، نمیدونم بحث بندگی و عبودیتشون رو گوش دادید؟ سالای دبیرستان به دستم رسید خاطرات خوب و لذت بخشی ازش دارم.
--------
بحث این رنج ها هم همون طور که در روایات آمده هر کسی به اندازه ایمانش!
البته فهم روایت کار آسونی نیست! به قول استاد صمدی
جان آدم به لب میرسه تا روایات رو بفهمه.

----
سوالات سنگین و تامل برانگیزی هست!!
روشون که فکر میکنی می بینی که....

برام جالبه برداشت خودتون رو ازین سولات که نگفتید بدونم. البته فکر میکنم توی یه پست بذارید و روش کار کنید تاثیر بیشتری داره. و البته اگر بخواهید در موردش صحبت کنید و نخواهید که پیش خودتون بمونه.

رابطه احادیث و سوالات رو هم نگفتید...
-----

همون طور که مشخصه من زیاد اهل حرف زدنم!
انشاالله که به چیزایی که گفتم عامل باشم....

خطاب به خودم این سخن مولا رو میگم:
امام علی علیه السلام:
حق وسیع ترین میدان هاست در مقام سخن گفتن و تنگ ترین میدان هاست در مقام عمل کردن.

واقعا ممنون از وقتی که گذاشتید و تشریف آوردید.

راستی داشت یادم میرفت:
من گاها برداشت خودم رو گفتم ممکن با اشتباهاتی همراه باشه.

ع.ر.وطندوست یکشنبه 13 تیر 1389 ساعت 00:22 http://123tamam.blogsky.com

سلاام!

سید!

یه پست گذاشتی که همه دم بختان قند تو دلشون اب میشه! :))

یه خبر میدادی که اپ کردی!!

اقا ما پایه دیدار هستیم!

هماهنگ کن که زیارتت کنیم

ما بریم گوش کنیم ببینیم چی گذاشتی برامون!
100% بدرد مون میخوره! :))

یا علی

سلاااام
به به!!
مسافر از راه رسیده....
انشاالله که سفر خوب بوده باشد.
دست اندازای تو راه که اذیتت نکردن؟!(خنده)

انشاالله همه دم بختان هرچه زودتر شیرینی این قند رو درک کنن!!(خنده)

به قول امین: ما دوتا بیشتر پایه ایم زیارتتون کنیم.(خنده)
انشاالله که جور بشه.

با این ۱۰۰درصد به طور ۱۰۰ درصدی موافقم!!!!
میگم حاج علی اگه خبرایی ما رو از لیست میهمونا حذف نکنی!!(خنده)

یا مولا

رستگار یکشنبه 13 تیر 1389 ساعت 00:39 http://saghiye-simin-sagh.blogsky.com

سلام
آقا سید نمی گید تو این وبلاگ کسایی مثل ما هم که هنوز دهنشون بودی قرمه سبزی می ده و کله شون بوی شیر (!!) میان و این حرفا براشون زوده؟!! :دی

ما که همیشه وبلاگ شما رو با دست پر ترک می کنیم! دستتون درد نکنه!

التماس دعا
یا حق

سلاااام...

این تشبیهتون خیلی جالب بود!!!!

خانما اگه یه جایی تو زندگیشون واقع بین نباشن! اونم در مورد عدد فوق العاده سری سنشون هست!!(خنده)
نمیدونم چه جوریه که همیشه یه ده دوازده سالی سنشون رو کمتر در نظر میگیرن!!(خنده)

حالا شما دانلود کنید بدید به دم بختیا استفاده کنن که خیلی ثواب داره...(خنده)

خواهش میکنم. چیزی جز انجام وظیفه نیست.

شما هم دوستان رو از دعای خیرتون محروم نفرمایید.
یا علی

امین دوشنبه 14 تیر 1389 ساعت 00:08 http://elahi-gahi-negahi.blogsky.com/

کامنت‌ها خودشون شدند یه پا پست!

(خنده)

s.f دوشنبه 14 تیر 1389 ساعت 22:50

salamonaleykom agha seyed
ba khanoome rastegar movagheam hata!!

علیکم السلاااام...

پس شما رو رجوع میدم به پاسخ نظر خانم رستگار!
(خنده)

کم پیدایید حسابی؟!!!
انشاالله که هرجا هستید موفق باشید...

التماس 2آ

فاطمه سه‌شنبه 15 تیر 1389 ساعت 18:22 http://ghazal2005a.persianblog.ir

سلام

دستتون درد نکنه ... یکی دو روز پیش فایل ها رو دانلود کردم اما متاسفانه تا الان فرصت نکردم بشنومشون ... دیگه چه برسه که بخوام به بقیه دوستان هم ارائه بدم ... اما چشم ... نمیگذاریم دوستان بی نصیب بمونن .

روزگارت باد شیرین ! شاد باش

سلااام...

خواهش میکنم..
خوشحال شدم که دانلود کردید و خوشحالتر از تصمیمتون جهت انتقال به دوستان.

ممنون که تشریف آوردید.

س.ح سه‌شنبه 15 تیر 1389 ساعت 23:49

سلام
خوبین اقا حسام
اپ نشدین نشدین ..الان هم چی گذاشتین..دی
اولین جمله پسستتون رو که خوندم یاد این کارتای عروسی افتادم..دی

دست شما درد نکنه..

التماس دعا
یا علی


سلاااام...

ممنون.... انشاالله شما هم ایام خوبی رو داشته باشید.

اینم یه ترفنده دیگه!!!
برای جلب توجه دوستان باید از تیترای جذاب و خاطره انگیز استفاده کنیم...(خنده)
بالاخره باید از همه امکاناتمون استفاده کنیم دیگه!(خنده)
اما خوب گذشته از شوخی واقعا!! لازمه که دوستان گوش بدن.

الان یه مورد مناسب برا این فایلا پیدا کردم!
یکی از فامیلا چند روز دیگه عروسیش هستش. زودتر باید اینا رو برسونم بهش...(خنده)

خواهش میکنم... انشاالله استفاده ببرید و به دیگران ارائه بدید...

محتاجیم به دعا
شما هم دیگر دوستان رو از دعای خیرتون محروم نکنید.

یامولا

یه آشنا جمعه 18 تیر 1389 ساعت 01:49 http://fellow.blogsky.com

سلام علیکم

سید سنگ تموم گذاشتی بابا!

خبرمون می کردی، الساعه زن می گرفتیم!

خیلی دمت گرم...

حاجی معانقه رو هم اگه بعد از این بهش اشاره کنی دیگه نور علی نوره...

دعا یادت نره
یاعلی

علیکم السلام و رحمه الله...

کجایی؟!! کم پیدایی حسابی!

قربان شما... وظیفه هستش دیگه...
حاجی خدا بگم چیکارت کنه!!
چه تیکه هایی میایی!! کلی خندیدیم.
دیگه گفتیم دوستان فارغ التحصیل که دارن میشن و مکه هم که میخوان برن و یه سری ها هم که قبلا رفتن پس دیگه ....
خلاصه اگه دعوتمون کنی میاییم ها!! (خنده)

انشاالله در آینده نزدیک معانقه رو میذارم.
ممنون که اشاره کردی.

حتما ...
شما هم دوستان رو از دعای خیرت فراموش نکن.
مخصوصا توی سفر نورانی که در پیش هست.

«علی مع الحق و الحق مع علی و لن یفترقا حتی یردا علی الحوض یوم القیامة»

دختر چادریها پنج‌شنبه 24 فروردین 1391 ساعت 14:29 http://www.chadoriha.blogfa.com

سلام
لینک مستقیم را که کلیک می کنیم میگه این لینک معلقه چرا؟
This Account Has Been Suspended

سلام
سرور مستقیم با مشکل مواجه شده. شما می توانید از لینک غیرمستقیم استفاده نمایید.
تشکر از تذکر شما

محب الزهرا پنج‌شنبه 9 شهریور 1391 ساعت 15:42

سلام
از وبلاگت استفاده کردم موید باشی
دوست عزیز پیامبر به هیچ انسانی حتی امیرالمومنین عرض نمیکنند.بلکه میفرمایند.اینو اگه صلاح میدونی اصلاح کن
ضمنا درجواب نظر دوستت نوشتی که "گاهی خدا میذاره بنده اش نماز صبحش غذا بشه!!!!!!!!!
واقعا شما انقد توی این مسایل غوطه ور هستی!!!اونوقت بااین وجود هییییییییییییییییییییییییچ جا ندیدی و نخوندی که نماز قضا میشه؟و نه غذا!!!!!!!!!
غذا چی بود برادر{خنده به توان هزار}
دوستت هم در جوابت تکرار میکنه!!!!!!!
واقعا پذیرشش سخته برام:توی کتابها توی اینترنت توی توضیح المسایل ها توی آثار علامه حسن زاده....هییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییچ جا ندیدید؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟/!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

سلام علیکم برادرم
خیلی خوش اومدید.

ممنون از دقت و احساس وظیفه تون.

اصلاح شد.

یاعلی علیه السلام

حیدری دوشنبه 13 خرداد 1392 ساعت 13:45

سپاس

نسیبه چهارشنبه 4 دی 1392 ساعت 19:39

با سلام بسیار ممنون از سایت خوبتون وشرایط مختلف وخوبی را که برای دانلود بی دردسر سخنرانی ها و .. گذاشته اید .همیشه موفق و سعادت مند باشید.J+

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد